«بسم الله الرحمن الرحیم»
دههی ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا چه میگذشت؟
اینکه دههی ۵۰ در آمریکا چه میگذشت چه اهمیتی برای ما دارد؟! مکارت که بود و قضیهی سانسور بزرگ در هالیوود و تاریخ پر از سیاهی این دههی آمریکاییها، چگونه ایجاد شد؟ قضیهی تولد موسیقی راک و انقلاب الجزایر و … چه ربطی به هم دارند؟! به امید خدا در مقالات پیش رو قصد داریم به تبیین قضایای این دهه از آمریکا و تبعات و همچنین سینمای مربوط به این دوره و… را بررسی کنیم.
مدیریت پوزیسین چیست؟ آشکار شدن فرهنگ پنهان آمریکا
اولین و مهمترین قسمتی که از این دههی آمریکا میتوان گفت، مدیریت پوزیسین است؛ در این دهه، آمریکا شروع میکند به تعریف کردن الگو و هنجارهای خاص خودش و همهی هنجارهای مخالف و موافق خود را رسما اعلام میکند! گویی فرهنگ آمریکایی را آنگونه که مدیران پنهان میپسندند در این دوره تعریف میشود، اصطلاح معروف American Life Style تعریف شد! گویا همزمان داشت American Dreams در نمایشها تعریف میشد، همان American Dreams که سال ۲۰۱۶ ترامپ آنها را مرده اعلام کرد!
نابود شدن آرزوها و رویاهای آمریکا
شاید بعضیها علاقهای به فکر کردن در این موضوع ندارند، ولی با کمی فکر می توان دریافت که وقتی یک ملت هیچ آرزویی ندارد و نظامیها و غیر نظامیها با این آمار عجیب دست به خودکشی میزنند، چه معنایی دارد!…
شاید یکی از دلایل و یا یکی از عوامل قوی تر کردن فرهنگ سازی آمریکایی ها در این دوره، ورود تلویزیون به خانه ها باشد! وقتی تلویزیون به خانه ها آمد، همه چیز تغییر کرد، از چینش مبلمان تا جنس فرمان ماشین مردم!
تلویزیون در دهه ۲۰ اختراع شد ولی تقریبا از دههی ۵۰ به خانه ها آمد. با آمدن تلویزیون به خانه ها، چینش مبلمان به صورت نیم دایره و حول این جعبه ی کوچک نشان دهندهی تصاویر متحرک سیاه و سفید درآمد!تلویزیون مفهوم جدیدی از زندگی و مفهوم عجیبی از رفاه را ارائه کرد، آداب آمریکایی بودن را تعریف میکرد، در واقع سعی میکرد که آمریکایی را بسازد. دههی ۵۰ پیرو همه ی این مسائل، تبدیل شد به دهه ی پر زرق و برق آمریکا، ارائه ی زندگی فوق العاده مسرفانه، از جنس مبلها تا جنس فرمان ماشینها تغییر کرد، ماشینها شکلهای عجیب و غریبی پیدا کردند که به کشتی و سفینه بیشتر شبیه است تا به ماشین! ماشینهایی که حتی الآن هم عجیب به نظر میرسند.
ماشین ۱۹۴۰:
ماشین ۱۹۵۰:
بچههایی که در کوچه و خیابان مشغول بازی سر درخت یا غرق در جوی آب بودند!!، در کمتر از ۱ متری تلویزیون، میخکوب زمین میشدند! قیافهها طوری شده بود که هر کس را میدیدی، گویی از آرایشگاه بیرون آمده! مردان با لباسهای اتوکشیده که انگار میتوانی با خط اتوی لباسشان، هندوانه قاچ کنی! موهای مرتب و تمیز، زنها با لباسهای مجلل مناسب مجالس عیش و نوش و همیشه با رژلب خاص خودشان و… همه چیز مرتب! همه چیز خوب و عالی و ما همه در بهشت زندگی می کنیم! آمریکا رسما بهشت شده است…!
تاثیر تلویزیون بر فرهنگ آمریکا
تلویزیون حتی سخنرانیهای مکارتی را بعضا پخش میکرد که مانند پدری مهربان، آداب آمریکایی بودن را آموزش میداد! تبلیغات گسترده و فراوان تلویزیونی و… تلویزیون خیلی از مفاهیم را ساخت، مفهوم Coach Potato! و fastfood هایی که به درب منازل میرساندند تا مردم خدا نکرده چند دقیقه از تلویزیون را از دست ندهند و همزمان با دیدن تلویزیون شام و نهارشان را میل کنند!
ساختن فرهنگ مردم آمریکا توسط تلویزیون
از آموزش رقص تا نمایش آخرین مدها در همه چیز… باید در تلویزیون نشان داده میشد، باید مردم آمریکا، با فرهنگ خاص ساخته میشدند! بله! به نظر میرسد واژهی ساختن در اینجا بسیار مناسبتر واژههای دیگر باشند! اگر چنین کارهایی و چنین شعارهایی در سینما و تلویزیون آمریکا باشد، افتخار آفرین است ولی اگر همین مطالب را به عزیزان وطنی بگویی، یک متحجر تندرو بیشتر نیستی!
واقعا این همرنگ شدن مردم با حرفهای شنیده شده از تلویزیون و سینما چه داستانی دارد؟! به طور کلی چرا انسان باید هر چه را به چشم میبیند تا این حد در ادامهی مسیر او تاثیر بگذارد؟! چرا مردم باید دقیقا هر چه میبینند بخواهند و نه آنچه واقعا میخواستند و میخواهند؟!!! یادی کنیم از قسمتی از کتاب امپراطوری هالیوود که درباره لوئیس بی میر اینطور میگوید:
باید همان حس اجبار به درآمیختن با جهان آزارت دهد. باید چنان از غریبه و تنها ماندن بترسی که خود را به آب و آتش بزنی تا تصویری از یک آمریکای پذیرا، امن و ایمن بسازی و این آرمان را به دیگر آمریکاییها بفروشی. سرانجام باید چنان با این آمریکای ساخته و پرداخته یکی شوی که ناچار روز ۴ جولای به دنیا بیایی؛ درست مانند لوئیس بی میر!(میر میگفت مدارک واقعی تولدش را در جریان مهاجرت گم کرده است و روز چهارم جولای را که روز سالگرد تاسیس ایالات متحده آمریکا بود، به عنوان تاریخ تولد خود اعلام کرد!!)
کدام سیل پولی برای آمریکا آمد که چنین ثروتمند گشت؟
اما چطور این اتفاق افتاد؟! چه سیل پولی به کشور آمد که باعث شد مردم اینگونه بتوانند زندگی کنند؟! دلیلش این بود که آنها باز هم مثل دههی ۲۰ و جنگ جهانی اول، پیروزمندانه! از میدان جنگ بیرون آمدند و کمترین تلفات و بیشترین غنائم را داشتند و سیل عظیمی پول به کشور سرازیر شد… اما به دنیا آمدن موسیقی راک چه ارتباطی به این دهه دارد؟! سلطان موسیقی راک چگونه سلطان شد!!؟؟ واز همه مهمتر بعد از دههی پر زرق و برق آمریکا چه اتفاقی افتاد که در دههی ۶۰ دنیای آمریکا عوض شد؟!
در ادامه نیز با ما همراه باشید…
بسیار عالی…
ولی به طور ناگهانی مقاله تمام شد!
ممنون از سایتتون