theme wordpress
بازی کامپیوتریگیمینگ

نگاهی به سری بازی های GTA – هیچ بانکی در امان نیست

سرقت بزرگ اتومبیل، از ابتدا تا حال

مجموعه بازی‌های بزرگ و محبوب در جامعه گیمرها کم نیستند. اما کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که سری Grand Theft Auto (اختصارا GTA) را دوست نداشته باشد. از سال ۱۹۹۷ انتشار این مجموعه با اولین نسخه آغاز شده و تا به امروز چندین نسخه اصلی و فرعی، رضایت عموم بازیکنان را جلب کرده است. چهارچوب شکنی، تقدیم اختیار و آزادی مفرط به بازیکن و ارائه جهان باز فاکتورهای مورد تاکید GTA بوده که احتمالا علت خاص بودن و تمایز آن در میان گیمرها نیز هست. اما همه چیز همانطوری که امروزه در GTA V می‌بینیم نبوده و به طرز دیگری آغاز شده است. فاکتورهای نسخ مختلف، قوی و ضعیف و بالا و پایین شده و هر نسخه با نسخه دیگر متفاوت است.

اکنون اما قصد نداریم بگوییم کدام بهتر است؛ چرا که قیاس یک محصول امروزی با محصول نسل پنجم دور از عقل است بلکه می‌خواهیم روند پیشرفت نسخه به نسخه و عوامل رشد این مجموعه را زیر ذره‌بین قرار دهیم، پس همراه الفبایت باشید تا نیم‌ نگاهی به هر یک از نسخه‌های اصلی این مجموعه داشته باشیم و سیر تغییرات آن‌ها را بررسی کنیم.

نسخه‌های اولیه در دو بُعد

استودیوی کوچک DMA پس از تجربه کار بر روی عناوینی نظیر Lemmings و Hired Guns با هدف ارائه آزادی بیشتر به بازیکن دست روی پروژه جدیدی به نام Grand Theft Auto گذاشت. در ابتدا GTA قرار بود عنوانی در سبک ریسینگ باشد اما با بوجود آمدن یک سری مشکلات در مسیر توسعه، شرایط به گونه دیگری پیش رفت؛ اولین نسخه GTA در سبک اکشن ماجرایی جهان‌باز با تم جرم و جنایت، آن‌ هم از دید یک مجرم، توسط BMG برای پلی‌استیشن و DOS  انتشار یافت. بازیکن خود را در نقشی می‌بیند که در ازای پول جرایمی از جمله قتل و دزدی‌های بزرگ انجام می‌دهد در حالی که دزدیدن اتومبیل رانندگان و یا زیر گرفتن پیادگان در سطح شهر، عملی نرمال و عادی برایش تلقی می‌شود. علیرغم نمرات نه چندان جالب، بازی توانست تا حدودی نگاه مردم را به خود جلب کند.

۲ سال بعد، تیم توسعه با حفظ هسته اصلی، دست به تغییرات اندکی در گرافیک بازی، مپ بازی و برخی ویژگی‌های گیمپلی زد و راکستار (Rockstar) بازی را تحت عنوان GTA 2 برای همان پلتفرم‌ها و سال بعد برای Game Boy Color منتشر کرد. به لطف بهبود المان‌های مذکور، نمرات بازی کمی بالا کشید اما بازی تقریبا همان نسخه اول بود و هرگز نتوانست انتظارات کاربران را به عنوان نسخه دوم برآورده کند. شاید یکی از دلایل آن، توسعه بازی‌های سه بعدی بزرگ و جذابی از جمله The Legend Of Zelda: Ocarina Of Time و Tomb Raider در آن سال‌ها بود. احتمالا از GTA 2 انتظار یک جهان سه بعدی میرفت اما مشاهده صفحه دو بعدی نسخه دوم، آب سردی بر پیکر طرفداران مجموعه بود.

نسخه‌های جانبی GTA: London 1969 و GTA: London 1961 با تغییرات اندک در سال‌های بعدی منتشر شدند. اما از آن‌ها هم آبی گرم نشد چراکه بازیکنان نسخه سه بعدی میخواستند!

GTA 3 – استقبال دور از انتظار از اولین نسخه سه بعدی

پلی‌استیشن ۲ و رایانه‌های شخصی / انتشار در سال ۲۰۰۱ / نمره ۹۷ متاکریتیک

بالاخره راکستار تابوشکنی کرد و پس از دریافت سیگنال طرفداران، دست به توسعه سومین GTA اینبار با گرافیک سه بعدی زد. فرمت بازی تغییرات  عمده به خود دیده بود، یعنی با تغییر گرافیک دو بعدی به سه بعدی، اکثر عناصر اصلی بازی مانند راه رفتن، رانندگی کردن، تیراندازی کردن، زاویه دوربین، محیط، اجسام و مدل‌های بازی به کلی دستخوش تغییر شده بود و معنای تازه‌ای گرفته بود. علاوه بر همه اینها، بازی از کات‌سین‌های سینماتیک برای روایت یک داستان خطی برای ماموریت‌های بازی بهره می‌برد. اضافه شدن مپ و مینی مپ به جای نشانگر، شخصیت‌های داستانی و هلیکوپتر و هواپیما، هم بازیکنان را به وجد آورد و هم منتقدان را مجاب کرد که در حق این پتانسیل بالایی که GTA 3 از خود نشان داده کم لطفی نکنند.

با این وجود، دو مورد در بازی مانند دو لکه سیاه در یک صفحه سفید چشممان را می‌زند. اول اینکه مشکل صدای کاراکترهای بازی در این نسخه حل شده بود و صدای واضح انسان جایگزین جیر جیر نسخه‌های قبلی شده بود ولی کاراکتر اصلی بازی، کلود (Claude) علیرغم اینکه مکالمه دارد اما هیچ صدایی بروز نمی‌دهد که گویی لال است! دوم اینکه در تمام مدت بازی نشانی از موتورسیکلت دیده نمی‌شود، وسیله‌ای که در نسخه‌های قبلی به وفور یافت میشد، در نسخه جدید جایش خیلی خالیست.

GTA:Vice City – چیزی که خوبه رو بهش دست نزن

پلی‌استیشن ۲ و رایانه‌های شخصی / انتشار در سال ۲۰۰۲ / نمره ۹۵ متاکریتیک

راکستار مسیر را یافته بود، نمرات و بازخوردهای GTA 3 به تیم توسعه اطمینان داد که با حفظ پیکره اصلی و تقویت نقاط ضعیفتر آن، می‌توانند موفقیت را تکرار کنند و حتی جلوتر هم بروند. با همین دستورالعمل GTA Vice City بوجود آمد؛ یعنی حفظ همان فرمت، منتهی با بهبود بسیاری از عناصر بازی. اولین و بزرگترین تغییر بازی، جهش از شهر سرد و بی‌روح Liberty City به شهر سرزنده و چشم نواز Vice City است. نورپردازی و رنگ‌بندی ساختمان‌ها، اتومبیل‌ها، گیاهان و حتی لباس کاراکترها همگی جان تازه‌ای گرفته‌اند طوری که گشت و گذار در محیط بسیار لذتبخش‌تر است.

بازی در بخش شخصیت پردازی هم از کلود (Claude) منفعل، آرام و مطیع به تامی ورستی (Tommy Vercetti) مصمم، جسور و بلند پرواز رسید که موجب شد محبوبیت بازی در طول محبوبیت تامی قرار بگیرد. داستان بازی هم کمابیش جذاب‌تر و درگیرکننده‌تر ظاهر شد تا بازیکن در فضای مافیایی و معامله مواد مخدر و خیانت و جنایت، مراحل را با انگیزه بیشتری دنبال کند. نکته جالب توجه، حضور پررنگ و موکد موتورسیکلت در بازی برای جبران فقدان آن در نسخه قبلی بود، اتومبیل‌ها، قایق‌ها و بالگردها هم متنوع‌تر از قبل شدند. وایس سیتی به قدری خوش درخشید که رکورد بیشترین فروش یک بازی در آمریکا را شکست.

GTA:San Andreas – شاهکار بی‌سابقه با ویژگی‌های بی‌سابقه 

پلی‌استیشن ۲، ایکس باکس و رایانه‌های شخصی / انتشار در سال ۲۰۰۴ / نمره ۹۵ متاکریتیک

حالا شاید بزرگترین چالش برای راکستار انتشار نسخه‌ای بود که روی دست وایس سیتی بزند و با وجود درخشش وایس سیتی، از آن عبور کند و انتظاراتی که حالا خیلی بالا رفته را برآورده کند؛ یعنی هم گیمپلی و داستان جذابتری ارائه کند و هم شخصیتی معرفی کند که محبوبیتش از تامی ورستی با پیراهن هاوایی آبی رنگش فراتر برود. سخت بود اما از پسش برآمدند و در نتیجه یکی از بهترین و پرفروش‌ترین بازی‌های تاریخ را خلق کردند و رکورد را هم از وایس سیتی گرفتند، اما چگونه‌اش جای سوال دارد، چراکه حتما تغییر بزرگی باعث این جهش و رکورد شکنی شده.

بدیهی است که تغییرات گرافیکی مثبت، نرم‌تر شدن انیمیشن‌ها، داستان گنگستری-خانوادگی کم‌نظیر، تقویت فیچرهای گیمپلی و تنوع و جذابیت در ماموریت‌های اصلی و فرعی عواملی مهمی در خلق این شاهکار به شمار می‌آیند، اما آن تغییر اساسی که از آن صحبت میکنیم در واقع چیزیست که در نسخه‌های قبلی بسیار محدود و ناچیز بود، یعنی تعامل با محیط بازی! بله تعامل با دنیای بازی، نقطه عطف پیشرفت سن آندریس بود. باشگاه بدنسازی، رستوران، لباس فروشی، آرایشگاه، خالکوبی، گاراژ تقویت و شخصی سازی اتومبیل، آموزشگاه رانندگی ماشین و موتور، آموزشگاه خلبانی، مسابقات مختلف در ورزشگاه و ده‌ها مثال دیگر که در سرگرم کردن بازیکن نقش بسیار تاثیرگذاری دارند. حتی قابلیت بالا رفتن از موانع و دیوارها (Climbing) هم به تعامل بیشتر با محیط و جذابیت هر چه بیشتر بازی کمک شایانی می‌کرد.

GTA IV – طوفان تغییرات

پلی‌استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰ و  رایانه‌های شخصی / انتشار در سال ۲۰۰۸ / نمره ۹۸ متاکریتیک

نسل جدید کنسول‌ها، توقعات تازه‌ای به وجود آورده بود. راکستار هم آگاه به این توقعات، در نسخه بعدی GTA به تغییرات عمده و بزرگی دست برد. به بیانی می‌توان گفت، راکستار ریسک متحول کردن بازی را پذیرفت و محصول مطلوبش را هم بعدها کشت کرد. امکان استفاده آزادانه از تلفن همراه و ویژگی‌های آن، امکان کاورگیری و پنهان شدن پشت موانع، امکان تصمیم گیری و تغییر خط داستان بازی، برداشتن و پرتاب کردن اشیاء کوچک و سیستم مسیریابی مقصد تنها بخشی از فیچرهای افزوده این نسخه بود. تغییرات واقع‌گرایانه اساسی در گیم‌پلی از جمله پرتاب شدن از شیشه جلوی خودرو در تصادفات شدید یا اصطکاک و چسبندگی پایین سطح خیابان‌ها (که خیلی به مذاق بازیکنان خوش نیامد) نیز از شاخص‌ترین اتفاقات این نسخه بودند.

با وجود بهبود و پیشرفت گیم‌پلی و گرافیک، بازی مورد کم‌ لطفی طرفدارانش قرار گرفت و برخلاف نمره منتقدین، نمره کاربران جالب از آب درنیامد. علل آن هم باگ‌های عجیب و فراتر از حد و بازگشت به شهر مرده و سرد و بی‌روح لیبرتی سیتی با فضای تاریک و بوی جنایات و مکافاتش، و تکراری و یکنواخت شدن مراحل بازی بودند. اما ماجرای نیکو بلیک، شخصیت اصلی بازی، که به انگیزه بیرون آمدن از زیر سایه گذشته شومش و انتقام از کسی که به او و دوستانش خیانت کرده به آمریکا می‌رود، اگر چوب چند اشتباه ساده را نمی‌خورد میتوانست مانند نمراتش، فروش درخشانی هم داشته باشد. اما با این حال به هیچ وجه نمی‌توان نیمه پر لیوان را نادیده گرفت، نکات ریزی که پایه‌های نسخه بعدی GTA را محکم کردند تا نسخه V به لطف مقدمه چینی‌های IV به یکی از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین بازی‌های تاریخ بدل شود.

۲۰

GTA V – نتیجه بلوغ و تکامل یک مجموعه

پلی‌استیشن ۳ و ۴، ایکس باکس ۳۶۰ و وان، رایانه‌های شخصی / انتشار در سال ۲۰۱۳ / نمره ۹۷ متاکریتیک

شماره پنجم سری GTA حسابی گرد و خاک به پا کرد. محصول جدید، آمیخته‌ای از نقاط قوت نسخه‌های قبلی و عاری از هر گونه ایراد اساسی که علاوه بر بخش داستانی، تجربه آنلاین و چندنفره آن‌ هم بسیار موفق ظاهر شد. به بیانی می‌توان گفت راکستار تمام جوانب نسخه‌های قبلی (بالاخص IV) را به دقت سنجیده بود تا در محصول جدیدش هیچ ضعفی بروز ندهد و از نقاط قوت همه آن‌ها تا حد امکان بهره ببرد که اتفاقا تا حدود زیادی هم سربلند بیرون آمد. اما همه می‌دانیم که بی‌عیب بودن برای GTA لازم است، نه کافی. پس باید چندین سطح بالاتر از نسخه قبلش ظاهر شود.

از قضا همینطور هم بود و راکستار فکر اینجایش را هم کرده بود. به جای یک شخصیت، اینبار سه شخصیت قابل بازی بودند و امکان جابه‌جا شدن بین شخصیت‌ها جز در مراحل اختصاصی هر شخصیت، قابل انجام بود. همین ویژگی خارق‌العاده بود که انقلابی در گیم‌پلی و مراحل ایجاد کرد و موجب شد که سرقت بزرگ از بانک و جواهرفروشی، مبارزات گروهی و فرار دسته جمعی یک تجربه متفاوت و خاص را به بازیکن القا کند. شخصیت‌های بازی (Michael, Franklin, Trevor) هم به قدری هنرمندانه ساخته و پرداخته شدند که با جلب محبوبیت، ضعف نسبی داستان (نسبت به San Andreas و IV ) را به خوبی پوشش دادند؛ هر کاراکتر خانواده، دوستان، مشکلات، ویژگی‌های اخلاقی، انگیزه‌، هدف و گذشته خاص خود را دارد.

همچنین با به کارگیری مکانیک‌هایی که در Red Dead هم استفاده شده‌ بود، اجرای بازی روان‌تر از قبل است. مراحل فرعی و محیط قابل تعامل هم وظیفه فراهم کردن ساعت‌ها سرگرمی را در حق بازیکن ادا می‌کند. همه این‌ها نتیجه‌اش می‌شود ۵ رکورد گینس و یکی از سودآورترین رسانه‌ی تاریخ !

سخن پایانی

دیدیم که علیرغم پیشرفت و ترقی هر نسخه نسبت به نسخه قبل، باز هم در میزان رضایت کاربران فراز و نشیب دیده می‌شود. این امر به خوبی نشان می‌دهد که توسعه دنباله‌ای موفق برای یک عنوان موفق تا چه اندازه می‌تواند سخت باشد. یعنی راکستار، هم مجبور به اعمال تغییرات و اضافه کردن چند فیچر تازه است تا بازی را از سیکل تکراری بودن خارج کند و هم باید ستون‌های اصلی بازی را دست نخورده باقی بگذارد طوری که ماهیت و ریشه بازی لطمه نخورد و به نوعی تعادلی در تغییرات ایجاد کند تا دچار فروپاشی نشود. با این تفاسیر، پیش‌بینی شما از نسخه بعدی سری GTA چه خواهد بود؟ آیا باز هم راکستار می‌تواند انتظارات را برآورده کند؟ سوالات، نظرات یا خاطراتتان از این سری را برایمان بنویسید  ; )

برچسب ها
نمایش بیشتر

هادی علیزاده

دانشجوی مهندسی نفت دانشگاه صنعتی شریف. علاقه‌مند به بازی‌های ویدیویی، سینما و سخت افزار رایانه. کارآموز در حوزه تولید بازی‌های ویدیویی.

نوشته های مشابه

‫۸ نظرها

  1. من سن اندریس رو خیلی بازی کردم فکر میکنم بین gta ها این وسیعتر بود و بیشتر میشد سرگرم شد و برای پلی استیشن ۲ خیلی انقلابی بود.

    1. بله درسته، مپ gta san andreas بزرگتر از بقیه gta ها هست و انقلاب تعامل با محیطش هم باعث میشد همیشه از گشتن توی شهرها لذت ببریم.

  2. من کل سری gta رو دوست دارم ولی فکر کنم فقط منم که از GTA IV بیشتر از بقیشون خوشم اومد همه جا ازش بد میگن نمیدونم چرا در این حد

    1. خیر اینطور نیست. به شخصه فکر میکنم IV بازی خیلی خوبی بود. حتی تو بعضی موارد از V بهتر. اما خب به دلایلی مثل باگ‌های زیاد، نمره کاربران جالب نشد متاسفانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن