نقد و بررسی
مفهوم ” ضد جنگ “
“بسم الله الرحمن الرحیم“
ضد جنگ
مفهوم ضد جنگ را در یک دید کلی شاید بتوان بدین گونه تعریف نمود :
خلق آثاری که در مورد مضرات و بدیها و خطرات و… به طور کلی موارد منفی جنگ، سخن گفته باشد؛ ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که؛ مگر جنگ موارد مثبتی هم دارد که بخواهیم از آنها بگوییم؟!
جواب صد در صد مثبت است! جنگ در تعریف بعضی روشنفکران شاید به طور کلی مضر باشد و هیچ سودی در آن نباشد اما وقتی منطقی و از بالا به وقایع نگاه کنیم ذهن ما روشن می شود که “اینطور نیست!”
اگر بخواهیم بگوییم که جنگ در هر صورتی بد است، پس هنگام آغاز جنگ هشت ساله تحمیلی به کشور ما، ما باید دست روی دست میگذاشتیم که جنگ بد است! بگذارید بیایند هر کاری دلشان میخواهد بکنند! ما جنگ نمیکنیم! چون جنگ خیلی بد است!!
آیا این مطلب برای شما قابل قبول است؟! حمله کنند و غارت کنند و بروند و ما بنشینیم که جنگ بد است؟! حال شاید یک نفر در این میان بگوید منظور ما از بد بودن جنگ، نفس جنگ کردن است و ما تمام هشت سال را به دفاع کردن گذراندیم.
باز هم میگوییم مواقعی وجود دارد که جنگ خوب است و حتی واجب است!
جنگ ضروری
شرایطی را فرض کنید که شخصی به طور غیر مستقیم خانواده شما را مورد اذیت و آزار قرار داده است، حال چون به طور مستقیم این کار را نمیکند وارد بحث نمی شوید؟ البته که می شوید! در ابتدا سعی میکنید به طور منطقی و با صحبت کردن قضیه را حل و فصل کنید و اگر جواب نداد، یک “جنگ ضروری” را بر علیه او آغازمیکنید، بله جنگی که ظالم را سر جای خودش بنشاند و یا او را نابود کند خوب و ضروری است!
جنگ خوب
یک “جنگ خوب!” جنگی که هشت سال دفاع مقدس را سبب شد هم جنگی بود بسیار پر برکت! بعضی میگویند که جوانانمان را از دست دادیم! این به ضعف ایمان و کم بودن سطح استدلال آنها بازمیگردد. تعریف زنده و مرده از دید قرآن، تعریفی نیست که آنها از حیات و ممات دارند ؛ولی وقتی طبق تعاریف قرآن و اسلام پیش برویم میبینیم که جنگ آنها را زنده کرده است .و آنها به هدفی که هر مسلمانی در زندگی دارد رسیدهاند و ما نرسیدیم، پس آنها پسرفتی در جنگ نداشتهاند، مگر آنکه ما تعاریفمان را عوض کنیم که در آن صورت از اسلام واقعی فاصله گرفتهایم و در عین حال جوانانمان را از دست دادهایم!
پس بعضی از جنگها میتوانند خوب باشند و جنگ مطلقا بد نیست.
چه کسانی اثر ضد جنگ تولید می کنند؟
مطلب بعدی که قصد داریم آن را مطرح کنیم این است که با این تعاریف، چه کسانی اثر ضد جنگ تولید می کنند؟ آیا با تعریفی که انجام شد، یک نیروی خودی دلیلی دارد که وقت و هزینه ای صرف کند که “فقط” از بدی جنگ بگوید؟! بحث روایت جنگ با این بحث فرق می کند، روایت جنگ یعنی دیدن جنگ از زوایای مختلف و قطعا به معنی ساخت اینگونه آثار نیست!
پیاده سازی مفهوم ضد جنگ در رمانها و فیلمها و حتی آثار هنری نقاشی و… غربیها هم دیده میشود و این امر طبیعی است، چرا که افراد زیادی وجود داشتند و دارند که آسیبهای زیادی از جنگ متحملشان شده و چیزی که از جنگ دیدند فقط و فقط بدی بود، گرچه ممکن است در بعضی جنگها هم واقعا چنین باشد کما اینکه بوده است! در ادامه مطلب به برخی از این آثار اشاره خواهیم کرد.
در جبههی غرب خبری نیست
یکی از آثاری که به جنگهای صرفا مخرب اشاره نموده کتاب “در جبههی غرب خبری نیست” اثر آریش ماریا رمارک نویسندهی آلمانی است که از سربازان جنگ جهانی اول بوده است، در اینگونه جنگها طبیعتا وقتی طرفین به یک چیز محکم اعتقاد ندارند، همین اتفاقات رخ میدهد! تنها چیزی که از جنگ عایدشان میشود افسردگی است و زندگی نابود شدهی قبلی و فساد اخلاقیشان و خاطرات وحشتناک و … (به مطالعه این کتاب اکیدا توصیه می شود!)
خوب است انسان جنگ را از دید مبارزان همان کشور هم ببنید، با خواندن این کتاب گویا با پوست و گوشت و خونتان جنگ جهانی اول را در جبههی آلمانیها را مشاهده میکنید و تفاوتهای بارز آن را با جنگهای “خوب” متوجه می شوید! پس آن را از دست ندهید! (این کتاب روایتی است که بر اساس واقعیت نوشته شده.)
خودی یا دشمن
اما مطلبی که وجود دارد ساخته شدن فیلم و رمان ضد جنگ توسط نیروهای خودی است!! واقعا کسی که اینکار را انجام دهد تا چه حد از “نیروی خودی” محسوب میشود؟! کسی که واقعیت را تحریف کند و تصاویری ارایه بدهد که تقریبا هیچ وقت رخ ندادهاند و حتی از آن را به عنوان یک اثر انقلابی یاد کند تا چه اندازه خیانتکار است؟
تاریخ با تصاویر ثبت میشود اگرچه حتی این تصاویر واقعی نباشند! و این حقیقتی تلخ است…
پس ساخت تصویر تحریف شده یک خیانت بزرگ است مخصوصا وقتی به دست نیروی خودی انجام شود!! برای فهمیدن کامل مفهوم ضد جنگ می توانید فیلم “پنجاه قدم آخر” خودمان را ببینید! عین واقعیت! رزمندههای ما با سگ، هم غذا میشدند و تیلهی عراقیها را در دست گرفته و هر صبح به آنها نگاه میکردند و …خیلی مطالب دیگر!نگویید ممکن است پیش بیاید! پیش آمدن یک بحثی است و ساخت فیلمی که فقط اینها را به تصویر بکشد و بلاهایی که شاید خیلیهایشان اتفاق نیفتادهاند برای هیچ کس و خیلیهایشان هم مثلا بین ۱۰۰ نفر پخش شده است را طوری به تصویر بکشیم که انگار برای یک نفر همه این اتفاقات رخ داده است! جز خیانت نمیتوان نام دیگری بر این اثر نهاد! به اینگونه تصویر سازی از جنگ میگویند دروغ و خیانت! کجای هشت سال دفاع مقدس ما رزمندههایمان به حالت احمقانه و مستی به رقص میآمدند؟!
آیا واقعا کارگردان این اثر این مطالب را نمیدانسته و متوجه آن نبوده؟!
و چه چیزی از این دردناکتر که هر سال تعداد بالایی از این دست فیلمها به جشنواره فجر راه پیدا می کند!؟…
با الفبایت همراه باشید!!