نقد و بررسیهنری
نقد قسمت دوم از انیمیشن سریالی Love Death and Robots
بسم الله الرحمن الرحیم
امیدوارم از نقد قسمت اول این سریال راضی بوده باشید و برایتان مفید و سودمند واقع شده باشد. در این مطلب قصد داریم به نقد قسمت دوم انیمیشن عشق، مرگ و رباتها بپردازیم. تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
توجه: امکان اسپویل(لو رفتن) انیمیشن وجود دارد!!!
انقراض انسان ها و حاکمیت ربات ها بر زمین
در قسمت دوم سریال Love death and robots، همان گونه که از شواهد مشخص در ابتدای این قسمت معلوم است، انسانها در واقع منقرض شده و از بین رفتهاند و دنیای آنها به حالتی عجیب درآمده است که گویی همزمان به جنگ و سیل و کثیفی و شکنجه و انواع بلاها دچار شده است! مثلا تصویر کشتی را در وسط یک ساختمان میبینیم! و یا تصویر کلی از شهری بسیار قدیمی و رنگ و رو رفته. البته اینکه چگونه ناگهانی این اتفاق افتاده است و کلیه انسانها مردهاند جای سوال دارد!
زیرا تصوایر عجیبی را شاهد هستیم که مثلا سفارش شخص در رستوران در انتظار مانده بود و این صحنهای است که دقیقا زندگی جریان دارد و هیچ اتفاق عجیبی در حال وقوع نیست و یا همبرگر روی میز است و … ولی همگی مرده اند!
یا مثلا کسی که به طناب دار آویزان است در زمین بسکتبال! در ابتدا هم تصویر یک پرچم سفید به نشانهی تسلیم میبینیم که میتواند نشانی از جنگ درگرفته باشد و یا نمادی باشد از اینکه انسانها تسلیم شدند و هر چه بود گذشت! همه چیز تمام شد! انسان دیگر وجود ندارد… و تنها خاطرهای از آن باقی مانده است که این مطلب را میتوان از دیالوگ رباتی که با صدای زنانه اش می گوید:”خیره کننده است! قشنگ تر از تصاویری که تو بروشور ها بود، هست! “، متوجه شد.
این دوران نابودی انسانها را بارها و بارها به تصویر کشیده است که یکی از نمادهای آن هم خرد شدن جمجهی انسان زیر پای ربات است که دقیقا حرکت اول انیمیشن است.
اعتقاد به آخرالزمان
در ادامه میبینیم که ربات سفید میگوید: ” اگر یک شهر پسا آخرالزمانی دیده باشی، یعنی همه چیز رو دیدی” پس آنها اعتقاد دارند که آخرالزمانی وجود دارد و به تبع آن پسا آخر الزمانی!! اما آیا واقعا به چنین چیزی اعتقاد دارند؟!
اگر پاسخ مثبت است، آنها یکی از اصلیترین اعتقادات شیعیان را دارند بدون اینکه مسلمان باشند! یکی از اصلیترین و دقیقترین نتایجی که در اینجا میتوان گرفت، این است که بسیاری از صحبتها و اعتقادات آنها در مورد این مسائل، به شدت سطحی است. اعتقاد به منجی و پسا آخر الزمان ویژگیهایی را دارد که در غرب نمیتوان آنها را به درستی یافت و این مسئله جای تحلیل و مطالعه بسیار دارد.
همچنین دیالوگهایی که شاید فقط برای قلقلک دادن مخاطب است و یا فلسفی نشان دادن انیمیشن و شاید هم دقیقا آنها همین اعتقادات را داشته باشند و برای تمسخر اعتقادات ما و امثالمان از چنین دیالوگهایی استفاده کردهاند، مثل دیالوگ ربات با صدای زن، که در جواب ربات قرمز که بیان میکند که کدهای انسانها را چک کرده و امضای سازندهای نیافته، میگوید:”به این خاطره که یک ماهیت الهی اونا رو از خاک درست کرده، اونم معلوم نیست چرا”.
در واقع شاید بیان این جملات که تلفیقی از اعتقادات ما و همچنین تحریف آنها و مخلوط کردنشان با اعتقادات خودشان است، به هدف این است که مثلا بیان کنند اعتقادات ما این است! و یا اینکه انسانهایی که او را برنامهنویسی کردهاند چنین اعتقاداتی را داشتهاند که دلیل خلقت معلوم نیست و یا… ولی به طور کلی، بعد از این دیالوگ میگوید که شوخی کرده است و حرف دیگری را میزند که از آن هم می توان برداشت های زیادی کرد؛ “از داخل یه سوپ خیلی گرم بیرون اومدن”؛
اما چیزی که واضح است، سبک جلوه دادن جملات اولیه است که حتی اگر این جملات به هدف قلقلک ذهن مخاطب بوده است، باز هم نوعی تمسخر هر چند سبک را به همراه دارد.
هم سرشتی انسان و حیوان!
در ادامه، سکانسهایی را میبینیم که گربهای را نشان میدهد و مطالبی را درباره حیوانات و انسانها بیان میکند؛ مثل اینکه میگوید حیوانات روی انسانها تاثیر میگذاشتند تا حدی که انسانها شبکهای داشتند که مختص نشان دادن این حیوانات بوده است، و یا اینکه میگوید دلیل نگه داشتن این موجودات، میتواند نوعی هم سرشتی انسان و حیوان باشد! که این اعتقاد مستقیما به جهانبینی آنها بر میگردد و اینکه چه فرقی بین انسان و حیوان میگذارند، آیا اومانیست هستند؟!
اگر آنها اومانیست ملحد و یا خداباور هستند چگونه چنین حرفهایی را میزنند؟ آیا میتوان انسان گرایی را با هم سرشت بودن حیوان و انسان، در یک اعتقاد جمع کرد؟!
همچنین تصاویر متناقض جنگ و صلحی که در انیمیشن میبینیم که شاید همین مسائل باعث نابودیشان شده باشد و یا حداقل بر روی آن تاثیر گذاشته باشد. مانند تصویر زیر:
البته تصویر گل داخل تفنگ پیشینه تاریخی و حقیقی دارد که صحبت درباره ی آن، از حوصله ی این مقاله خارج است.
اما این دیالوگهای خاص تمامی ندارد! در انتهای انیمیشن دلیل از بین رفتن انسانها را از زبان ربات نقرهای میشنویم:
نه! غرور و گستاخی خودشون بود که به سلطنتشون پایان داد. اونا باور داشتن که اشرف مخلوقات هستن، همین باعث شد آب رو مسموم کنن و زمین رو نابود کنن و آسمان رو آلوده کنن. در پایان، زمستان اتمی لازم نبود فقط خزان طولانی بیتوجهیشون به خودشون بود.
غرور انسان باعث نابودی اش شد!
دیالوگهایی که از مفاهیم پایهای اعتقادات ما استفاده کرده و نتایجی از آنها گرفته است که کوچکترین ارتباطی به مفاهیم ما ندارد و هر طور که میپسندد از کبراهای ما نتیجهگیری کرده است! از اشرف مخلوقات بودن انسان به غرور و تکبر آن رسیده است و چنین چیزی را از آن مفهوم عمیق، نتیجه گیری کرده است! مفهومی که ما صد در صد با آن مخالفیم.
به طور کلی دلیل نابود شدن انسانها را غرور آنها میداند و اینکه آنها خودشان را برتر از مخلوقات دیگر میدانستند.در روایات و… داریم که دنیا برای انسان خلق شده است تا…؛ اما نه به معنای کبر و غرور و احساس خودبرتر بینی انسان!
همچنین در ادامه کار و در سیر کلی انیمیشن، این مفهوم را متوجه میشویم که انسان در سیر پیشرفته کردن همه چیز، مثل ساخت رباتهای پیشرفته و هوش مصنوعی و یا دستکاری ژن حیوانات، باعث نابودی خودش شد و خودش، خودش را نابود کرد…اعتقادی که بسیاری دم از آن میزنند و دقیقا به مکتب فکریشان بر میگردد.
شما هم نظر و نقد خود را در مورد قسمت دوم انیمیشن love death and robots با ما در میان بگذارید. منتظر نظرات شما هستیم…
سه شخصیت در این انیمیشن بودند که ظاهرا جاودانه موندن. یکی رباتی تک چشمه ( تک چشم بودن یک نماد در فیلم سازی فراماسونری هست) دیگری یک هرم با چشم وسط هست که اینم یک آرم از شیطان پرستیه