زئوس
زئوس رب النوع آسمان و زاینده ابرها و کوچکترین فرزند کرونوس و ریا بود.
پیشگویی
پیشبینی شده بود کرونوس از پسر خود شکست میخورد بنابراین فرزندانش را بلافاصله بعد از تولد و بدون توجه به دختر یا پسر بودن آنها میبلعید.
نجات زئوس
پس از تولد زئوس مادرش ریا تکه سنگ پیچیده در قنداق را به جای کودک به کرونوس داد و به این ترتیب توانست فرزندش را نجات دهد.
کرونوس بعد از بلعیدن سنگ همه فرزندان بلعیده شده را استفراغ میکند آنگاه زئوس با برادرانش پوزیدون و هادس متحد شدند و توانستند پدرشان را شکست دهند و پس از این واقعه، زئوس قدرتمندترین خدای المپ شد.
به قدرت رسیدن زئوس
پس از این حوادث زئوس خدای خدایان و صاحب اختیار مطلق شد همه خدایان جاودان دیگر و همه مردم زمین سر به فرمان او دارند و هر چه او بخواهد خواهد شد.
میتوانست همه چیز را ببیند و همه چیز را بداند، هیچ چیز از دید او پنهان نبود و چیزی بر خلاف خواسته او نمیتوانست صورت بگیرد و اگر چنین میشد او چنان به خشم میآمد که زمین و زمان به لرزه میافتاد.
خدایی پر از هوس
هوسهای زئوس نیز به هرحال جامه عمل به تن میکرد و غالبا برای این هوسها هیچ منطق و دلیلی نمیتوان یافت و حتی شایسته مقام خدای خدایان هم نیست. بسیاری از عشقبازیهای آشکار و نهان زئوس با زنان زیباروی زمین از زمره همین هوسهاست.
با این همه زئوس خدایی عادل و خردمند است و همه فرمانها و ارادههایش را از قبل با قانون کلی سرنوشت تطبیق میدهد تا نظم جهان را برهم نزده باشد.
اوست که خوبیها و بدیها _سلامتی و بیماری_ شادی و غم را به بشر میبخشد اما خدای خدایان فطرتاُ مهربان و بخشنده است. بدکاران را مجازات میکند، اما بیشتر مایل است پاداش دهد تا کیفر. غالبا به رحم میآید و در مجازات سختی که در هنگام خشم در نظر گرفته بود تخفیف میدهد بسیاری از درد و بدیها را از سر راه بشر دور میکند، و به تنگدستان ضعیفان و به طور کلی همه آنهایی که از او تقاضای کمک کنند را تحت حمایت خود قرار میدهد.
نسبت به خانواده دوستی، ازدواج، مهماننوازی و نظم اجتماعی توجه ویژهای دارد زیرا او خدای یکایک این امور است و درهریک ازین مواردئ نام خاصی دارد علاوه بر اینها او خدای حامی سرزمین یونان نیز هست.
معابد زئوس
در سراسر یونان معابد و پرستشگاههای بزرگی برای زئوس برپاشد و بعدها در امپراتوری پهناور روم چنین معابدی برای ژوپیتر بر پا شد.
معبد دودونوس
بزرگترین و قدیمیترین پرستشگاه زئوس در شهر معروف دودونوس که در ناحیه اپیدوس قرار داشت .
این معبد درخت بلوط کهنسالی داشت که هنگام وزش باد یا نسیم از شاخههای آن به صورت خاصی صدا بر میخواست و یونانیان این زمزمهها را صدای زئوس میدانستند و از روی آن تفال میزدند و تصمیم میگرفتند.
هرودوت پیرامون ساخت این معبد مینویسد: روزی دو کبوتر از شهر تبس برخاستند یکی از آن دو به لیبی رفت و دیگری به شهر دودونس آمد و روی درخت بلوط کهنسالی نشست و فریاد زد باید اینجا را به صورت معبدی درآورد و در آن از آینده خبر گرفت. مردم دودونس این پیام را از جانب خدای خدایان برشمردند و معبدی در آنجا برای وی ساختند.
معبد کوه لیسه
معبد دیگر زئوس در در بالای کوه لیسه در اکاردی بود. این معبد دو ستون بلند داشت که در همه یونان معروف بود و میگفند در آنجا مراسم قربانی انسان در برابر خدای آفتاب بوده است.
معبد اولمپ
و سومین معبد معروف زئوس معبد تاریخی اولمپ بود، که در تاریخ هنر جهان مقامی خاص دارد. چرا که در این معبد بود که مجسمه عالی زئوس کار فیدیاس نصب شده بود. این مجسمه که بعدها صورت اصلی خدای خدایان شناخته میشد، روی پایهای از مرمر به طول ۱۰ و عرض ۷ متر نصب شده بود و طول خود مجسمه به ۱۳ متر میرسید.
تمام این بنا از مفرغ و مرمر و طلائ عاج و آبنوس بود. در دست راست زئوس تاجی بود و در دست چپش عصایی که عقابی بال گشوده در بالای آن بود جامه زئوس از طلا بود و بر سرش حلقهای از شاخه زیتون نهاده بود.
با ما در الفبایت همراه باشید!!