نقد و بررسی انیمیشن onward – پیکسار به پیش!

نقد و بررسی انیمیشن onward – پیش به سوی یه ماجراجویی جادویی با الفبایت!

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همراهان همیشگی و دوستانی که تازه به جمع ما اضافه شدن.

با نزدیک شدن به ایام گرم تابستان و پایان روزهای خنک بهاری از این هفته به بعد در خدمت شما هستیم با یکشنیه‎های داغ، هر یکشنبه با نقد و بررسی یه انیمیشن جدید و جذاب در خدمت شما هستیم. امیدواریم شما هم با در اشتراک گذاشتن نظراتتون با ما این روزهای داغ رو برای ما هم لذت بخش تر کنین.

با ما در الفبایت همراه باشید.

این متن حاوی اسپویل کل داستان بوده پس پیشنهاد ما این است که قبل از خواندن آن از طریق لینک زیر یا با مراجعه به سایت باباوید این انیمیشن زیبا را تماشا کنید.

استودیویی که نامش برندی است در صنعت انیمیشن

دنیای انیمیشن‌های سینمایی اکنون به چنان گستردگی و پختگی خاصی رسیده است که انگار خود در مقام یک مدیوم مستقل، شکل‌گرفته بر پایه‌ی چندین و چند سبک محصول مختلف به نظر می‌رسد؛ از کارتون‌هایی که فقط برای کودکان ساخته می‌شوند تا انیمیشن‌هایی کاملا جدی و بزرگ‌سالانه که اصلا نباید مخاطب کم سن‌وسال یا حتی نوجوان مقابل آن‌ها بنشیند. از انیمیشن‌هایی گیشه‌ای که می‌خواهند مخاطب را به شکلی فراموش‌شدنی و بیشتر با طراحی‌های جذاب و شوخی‌های لحظه‌ای خود سرگرم کنند تا فیلم‌هایی که لیاقت دریافت تحلیل‌های مفصل و مطالعه شدن دقیق توسط بینندگان را دارند.

امروز در خدمت شما هستیم با نقد و بررسی انیمیشن onward، یکی از جدیدترین آثار ماجراجویی، درام، فانتزی، کمدی، انیمیشنی و خانوادگی شرکت والت دیزنی استودیوز موشن پیکچرز (Walt Disney Studios Motion Pictures) است و استودیوی انیمیشن‌سازی پیکسار است که برای اولین بار در فستیوال فیلم برلین اکران شد و نظر کاربران را به خود جلب نمود. 

اگر بخواهیم در چند جمله استودیوی پیکسار را توصیف کنیم باید بگوییم باید گفت: کمپانی نه چندان قدیمی با اثرهایی پر از خلاقیت و کیفیت‎هایی بسیار بالا  چه از نظر خط داشتانی جه از نظر گرافیکی که زبان زد خاص و عام است، از انیمیشن‎های خاطره انگیز این استودیو میتوان به داستان اسباب بازی‎ها، انیمیشن فوق العاده ماشین‎ها و غیره و غیره اشاره نمود.

حال که از استودیو گفتیم احتمالا همه‎ی شما هم مثل ما انتظار بسیار بالایی از کار جدید این استودیو دارید، اما باید دید که آیا این استودیو قادر به برآورده کردن انتظارات ما بینندگان هست یا خیر؟ (شخصا انتظار منو که برآورده کرد (: )

ایده انیمیشن onward از کجا آمده؟!

ایده این انیمیشن، براساس خاطرات نویسنده و کارگردان اثر یعنی دن اسکنلون ساخته شده است. اسکنلون و برادرش زمانی که بسیار جوان بودند، پدرشان را از دست دادند و پس از مدتها زمانی که دن یک فایل صوتی از صحبت‎های پدرش بدست آورد، و این فایل صوتی حامل ایده انیمیشن onward شد و پس از آن دن تصمیم گرفت داستان زندگی خودش را در قالب یک اثر فانتزی به اجرا درآورد و در نهایت همین ایده، زمینه ساز ساخته شدن انیمیشن « onward » شد.

مشکلات عجیب غریب!

البته در مسیر ساخته شدن این انیمیشن مشکلات عجیب و غریبی هم سر راه سازندگان قرار گرفت از جمله شکایت یک تتو کار خانم به نام سیسیلی دنیهر که بابت حق کپی رایت، از سازندگان انیمیشن شکایت کرد! ظاهراً در سال ۲۰۱۸، پیکسار یک خودروی ون را از خانم دنیهر اجاره کرده بود تا از آن در فستیوال یک روزه استفاده کند. اما بعدها این خانم متوجه شده بود که طرح ونی که در اختیار پیکسار قرار داده بود، در انیمیشن « به پیش » مورد استفاده قرار گرفته و به همین دلیل، شکایتی تنظیم کرده و از سازندگان به دلیل عدم رعایت حق کپی رایت درخواست غرامت کرد.

داستان دنیای انیمیشن – جادو از بین میرود!

دنیای Onward دنیای بی‌نهایت عجیب و غریبی است؛ در این انیمیشن با جهانی سر و کار داریم که در آن جادو از بین رفته و صنایع و تکنولوژی جای آن را فراگرفته است. در واقع بر اساس داده‌هایی که راوی قصه در همان شروع داستان به ما می‌دهد، زمانی جادو در سرتاسر گیتی جریان داشته تا اینکه با حضور مخترعان و دانشمندان، کم کم توجه مردم به سمت مواردی چون «لامپ برقی» و «اجاق گاز» و «کارخانه‌های نساجی» و… معطوف شده و در نهایت بعد از مدت زمان طولانی، جادو از این دنیا رخت برمی‌بندد و فراموش می‌شود.

اما سوالی که برای ما پیش می‎اید این است که چرا باید جادو با این حجم از جذابیت از بین برود آن هم نه توسط انسان‎ها بلکه خود موجودات جادویی آن را کنار گذاشته‎اند و مشغول زندگی به سبک ما انسان‎ها شده‎اند؟

پاسخ را در همان ابتدا داستان به شما می‎دهد سادگی!

یادگیری جادو بسیار سخت تر از استفاده از لامپ است، دقت کنید سخت‎تر از استفاده از لامپ، نه ساخت آن…

نظر شخصی

مثل همیشه انیمیشن‎ها شاید گرافیکی جذاب برای کودکان داشته باشند اما همیشه در حال روایت مسائل بزرگسالانه برای کودکان هستند، ذات آدمی راحت طلب است همین و بس…

خط داستانی – دو برادر و تولد ۱۶ سالگی یک جادوگر و یک هدیه‎ی جادویی

 ما در این دنیا با ایان (با صدای تام هالند (Tom Holland)) یک الف ۱۶ ساله و برادر بزرگترش بارلی (با صدای کریس پرت (Chris Pratt)) آشنا می‌شویم. پدر ایان قبل از تولدش از دنیا رفته و بارلی خاطرات زیادی از پدرش ندارد، اما در روز تولد ۱۶ سالگی ایان، یک عصای جادویی به آن‌ها می‌رسد به همراه وردی کنار آن که می‌تواند پدر آن‌ها را برای یک روز برگرداند. اما وقتی کریستالی که به آن نیاز دارند می‌شکند، فقط پاهای پدرشان برگردانده می‌شود. حالا ایان و بارلی باید کریستال جدیدی پیدا کنند تا بتوانند پدرشان را برای یک روز برگردانند.

اما بهتر است کمی به قبل تر از این موضوع برگردیم و به شخصیت پردازی این دو کاراکتر بپردازیم.

شخصیت پردازی – یکی خجالتی یکی هم از دید دیگران بی فکر

ایان یک نوجوان خجالتی و در حال جنگیدن با چالش‌های حاضر در مسیر گذر از دوران بلوغ همیشه مخاطب را به یاد صدها نسخه‌ی دیگر دیده‌شده از چنین کاراکترهایی می‌اندازد. در همین حین بارلی نیز همان برادر بزرگ‌تر ظاهرا بی‌کار است که کسی قدر او را به اندازه‌ی کافی نمی‌داند، نقاط قوتش به‌عنوان یک شخص را نمی‌شناسد و گاهی در عین برخورداری ظاهری از یک سبک زندگی جذاب و بدون فکر، منجر به خجالت‌زدگی افرادی مانند ایان هم می‌شود. 

و از طرفی  باید به این موضوع اشاره کرد که « به پیش » انیمیشن اورجینال کمپانی پیکسار است که ارتباطی به دنیاهای دیگر آثار این شرکت ندارد. ولی با این حال می توان حال و هوای قصه را نزدیک به دیگر اثر پیکسار یعنی انیمیشن جذاب « کوکو » و « یخ زده» عنوان کرد، در مورد « کوکو » این شباهت البته تنها مربوط به طرح کلی قصه و موضوع مرگ و فقدان است و در مورد « یخ زده» در مورد رابطه بین دو خواهر و اختلافات بین اون دو میشه، البته باید گفت که اینا یه شباهت کلین نه چیزی بیشتر.

نقاط عطف داستان – تخیل در مقابل واقعیت

یکی از نقاط عطف داستان لحظه‎ای است که برادر کوچک در روز تولد ۱۶ سالگی‎اش با یکی از دوستان قدیمی پدرش برخورد می‎کند و از او درباره اخلاق و رفتار پدرش سوال می‎کند، پاسخ‎های او ایان را که پدرش را ندیده به شدت تحت تاثیر قرار می‎دهد و او تصمیم به تغییر میگیرد، غافل از آن که تغییر ناگهانی حاصل نمیشود و آن زمان است که او دچار شکست‎های پی در پی شده و لحظه‎ای که در شرف کسب یک پیروزی قرار میگیرد برادرش با رفتارهای بی‎فکر خود شکستی دیگر را برای او به ارمغان می‎آورد…

در ادامه این سیر اتفاقات به زمانی میرسیم که برادر بزرگتر ناخواسته باعث میشود تا لباس مورد علاقه برادر کوچکتر که متعلق به پدرش است پاره شود، در این لحظه برادر کوچکتر از کوره در می‎رود و فاصله‎ی دو برادر بیشتر و بیشتر می‎شود.

این اتفاقات باعث می‎شود که برادر کوچکتر اعتمادی به برادر بزرگتر خود نداشته باشد و صحنه‎ای را رقم می‎زند که برادر کوچکتر در حال صحبت با نوار صدای پدر خود است.

تنهایی و تمایل شدید به داشتن نداشته‎ها

همانطور که در Brave پیکسار دست روی رابطه مادر و دختری گذاشت و یک انیمیشن دخترانه زیبا خلق کرد، این کار را در Onward تکرار کرده و این بار دست روی روابط خانوادگی پدرها و پسرها گذاشته است. یک رابطه پدر و پسری فراز و فرودهای زیادی دارد و توصیف آن در چند خط نمی‌گنجد. با اینکه گفته می‌شود دختران به اصطلاح افرادی «بابایی» هستند و پسران افرادی «مامانی» ولی باید گفت که در هر دو جنس، رابطه بی‌نظیری بین آنها و والدین هم‌جنس خود وجود دارد که صرفا عیان نیست.

در واقع در بیشتر مردها، حس پدر و پسری حسی کاملا خصوصی و مردانه است که نمایش آن حتی برای طرفین کار چندان راحتی نیست و این دو طرف هستند که می‌دانند چه حسی به یکدیگر دارند. شاید الزاما یک پسر یا یک پدر، احساس عاطفی خود را درشت و واضح مشخص نکند ولی آنها ته دل یکدیگر، می‌دانند که اوضاع از چه قرار است.

توی این سکانس ایان شروع می‎کنه به دیالوگ سازی با نوار صدای پدر که تنها یادگاری از پدرشه و از خودش و کارهایی که دوست داره با پدرش انجام بده میگه که از نظر شخص بنده یکی از بهترین سکانس‎های انیمیشن به شمار میره. سکانسی که در نهایت وقتی که ایان فکر ‎می‎کته واقعا داره با پدرش حرف می‎زنه نوار به انتها میرسه و ایان باز تنها می‎مونه.

آغاز ماجراجویی جنگ و جدالی بین برادرها

Onward خوب شروع می‌شود و بعد از ظاهر شدن پاهای پدر ودر سفر مردانه و سه نفره آنها برای پیدا کردن الماس جادویی (به منظور ادامه کار زنده کردن پدر) وارد یک فیلم جاده‌ای می‌شود. 

با شروع ماجراجویی جادویی دو برادر شاید برخی بگویند پیکسار در حال تقلید از کارهای قدیمی خودش است و باز هم فیلمی جاده‌ای رفاقتی ساخته که در آن یکی از شخصیت‌ها باید یاد بگیرد بر ترس‌هایش غلبه کند (چیزی شبیه Finding Nemo «در جستجوی نمو»)، اما Onward اصلا تکراری به نظر نمی‌رسد چون شخصیت‌ها و حال و هوایش خیلی خاص و ویژه هستند.

در این فیلم جاده‌ای فانتزی، سفر ادیسه وار دو برادر را نظاره‌گر هستیم که علی رغم تفاوت‌های بسیاری که با یکدیگر دارند، به دنبال یک هدف هستند. هدف زنده کردن پدر تنها برای چند ساعت و خط زدن لیست آرزوهایی که دارند؛ پسر کوچکتری که لیستی کاغذی و بلندبالا نوشته و برادر بزرگتری که صرفا می‌خواهد با پدرش گپ و گفتی انجام دهد. خواسته‌های آنها حتی در هدفشان زمین تا آسمان متفاوت است ولی تفاوت دو شخصیت اصلی داستان، باعث ایجاد تنوع بی‌نظیری در این سفر جاده‌ای شده است.

نمادی که منتقدان آن را باعث ضعف می‎دانند

پاهای پدر به عنوان شخصیت سوم فیلم هویتی ندارد اما یک نشانه است؛ کودکان کوچکی که پدر خود را از این زاویه می‌بینند (زاویه پاهای پدر) و سپس به آغوش کشیده می‌شوند، همین دو برادر غول تشنی هستند که می‌خواهند نیم‌تنه بالایی پدر را به دست بیاورند تا بلکه بتوانند به آغوش او بروند. این دو برادر که فقط هیکل گنده کرده‌اند، دو کودک بالذات هستند و همراهی با آنها در سفر ادیسه‌وارشان به ما نحوه بزرگ شدنشان را نمایش می‌دهد.

اصلا به نظر نمی‌آید اسکانلن در تلاش برای نمایش یک طرح کلی است، و او دقیقا می‌داند چه چیزی از داستانش می‌خواهد. با توجه به اینکه این یک فیلم پیکساری است، شما در طول فیلم در حال خندیدن هستید تا اینکه در نقطه اوج داستان به گریه می‌افتید.

یک صحبت درباره کلیت این ماجراجویی

همانطور که قبلا هم اشاره کردم این ماجراجویی خیلی حرف‎ها برای گفتن دارد و هر چالشی کع ایان به همراه برادر بزرگتر خود پشت سر می‎گذارد برای بیننده پندی برای گفتن دارد چه سکانسی که ایان بی آنکه طنابی به او وصل باشد از دره می‎گذرد چه سکانسی که ایان از طلسمی استفاده می‎کند که تنها راه باطل شدنش دروغ گفتن است.

در هر یک از این نقاط انیمیشن حرفی برای گفتن دارد، با یکدیگر صادق باشید، به خودتان اعتماد داشته باشید، روی کارهایتان تمرکز کنید و…

از نظر بنده انیمیشن Onward یک کار اصیل و نابی از پیکسار محسوب می‌شود که البته از طرفی یک اثر کاملا احساسی هم است. کارگردان یکی از شخصی‌ترین آثار خود را ساخته و جذابیت Onward احتمالا برای همه یکسان نیست. اما پیشنهاد من دیدن چندیدن و جند باره آن و درس گرفتن از هر یک از سکانس‎های آن است.

صدا پیشگان

صداپیشگان « onward » سهم بسزایی در ایجاد جذابیت برای انیمیشن ایفا کرده اند. ترکیب تام هالند و کریس پرت و شوخی‌های کلامی که برای آنها نوشته شده، اغلب می‌تواند از مخاطب خنده بگیرد و شخصیتی که اکتاویا اسپنسر صداپیشگی آن را برعهده دارد نیز احتمالاً بامزه‌ترین شخصیت انیمیشن است و این بازیگر به خوبی توانسته حال و هوایی کمیک به آن ببخشد.

دفترچه‎ای پر از احساس و یادآوری

یکی از مهم‎ترین سکانس‎ها زمانی است که ایان پپس از به پایان رساندن سفر خود دفترچه‎اش را باز میکند و به کارهایی که دوست داشته با پدرش به انجام برساند نگاه میکند، و درست در آن لحظه متوجه میشود که تمام مدت، تمام این کارها را با برادرش انجام میداده و آن کسی که بیشتر از او تنها بوده برادرش بوده که کسی را بالای سرش نداشته،

پس مواظب داشته‎هایتان باشید و حسرت نداشته‎هایتان را نخوردید…

این یکی دیگر از صد حرف ساده و مهمی است که این انیمیشن برای ما دارد.

تا یکشنبه‎ی داغ دیگری بدرود.

در ادامه میتوانید نظر تعدادی از منتقدان را نیز بخوانید.

نظرات منتقدان – از اون خوب خوبه تا اون بد بده!

اریک کوهن | ایندی وایر

۷۵ از ۱۰۰

انیمیشن به پیش، چیز جدیدی را خلق نمی‌کند اما آنقدر زیبا و جذاب داستان خود را به گوش مخاطب می‌رساند که به یک شکل جدیدی بیننده خود را جادو می‌کند. به‌نظر می‌رسد که با این انیمیشن، دهه جدیدی در مقابل استودیوی پیکسار قرار گرفته است و ما شاهد آثار خوبی در این دهه خواهیم بود.

کریستی پوچکو | آی جی ان

۷۰ از ۱۰۰

این انیمیشن، به طرز شگفت‌انگیزی جذاب و سرگرم کننده است؛ اثری که داستان آن با خنده، شیرینی و کنایه‌های مختلف پر شده است. این اثر مطمئنا طرفداران دنیای فانتزی را خوشحال خواهد کرد.

پیتر تراورس | رولینگ استون

۶۰ از ۱۰۰

شما با آن می‌خندید. با آن گریه می‌کنید. اما باید پیش از هر چیزی سعی کنید که ارتباط خود را با آن برقرار کنید.

مالی فریمن | اسکرین رنت

۶۰ از ۱۰۰

Onward یک اثر خوب از استودیو پیکسار است اما عالی نیست. این انیمیشن یک خط داستانی دلچسب دارد و تا حدودی هم احساسات شما را دستکاری می‌کند. در این بین هم جادوی سینمایی زیادی وجود دارد که شما را مدام به سمت جلو می‌برد.

مایک لاسل | سان فرانسیسکو کرونیکل

۵۰ از ۱۰۰

انیمیشن به پیش، به مرور زمان پیش می‌رود و زمان آن می‌گذرد اما به سختی به سمت جلو حرکت می‌کند. به طوری که مدتی پیش از پایان یافتن زمان ۱۱۴ دقیقه‌ای فیلم، مخاطب به این نتیجه می‌رسد که فیلم همچنان در نقطه آغازین خود قرار دارد.

مارک ساولو | آستین کرونیکل

۴۰ از ۱۰۰

انیمیشن Onward نه افتضاح است و نه عالی؛ یک اثر انیمیشنی معمولی حساب می‌شود.

اولیور جونز | آبزرور

۳۸ از ۱۰۰

انیمیشن به پیش، علی رغم اسمی که دارد، ماهیتی پسرفت‌کننده دارد. برخی اوقات هم این روند بازگشتی آن دردناک می‌شود.