آموزشی
مکاتب داستان نویسی _ اگزیستانسیالیسم
با عرض سلام خدمت شما خوانندگان عزیز و گرامی.
با سری دیگری از مقالات مکاتب داستان نویسی درخدمت شما هستیم. با الفبایت همراه باشید.
توجه: اگر از ابتدای این مقالات با ما همراه بودید، نیازی به مطالعه دو تیتر پایین ندارید!
مکتب
مکتب اصولا مجموعه ای از ویژگی ها و خصوصیاتی است که شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور، در ادوار مختلف، در ادبیات به وجود می آورد. این ویژگی ها و خصایص، آثار نویسندگان یک دوره را از آثار نویسندگان دورهی بعد متمایز می سازد.
گفتنی است که هر مکتبی دنباله و نتیجه ی طبیعی مکتب قبل از خود و گاهی نیز واکنش و اعتراضیه ای علیه مکتب قبلی است.
این نکته قابل اشاره است که مجموعه ی خصوصیات و ویژگی هایی که معمولا در هر مکتبی وجود دارد، پرداخته و تدوین شده ی منتقدینی است که بعد از وقوع مکتب و سیر طبیعی آن، همه ی این نمودار ها را جمع آوری و به مکتبی اطلاق کرده اند و آن را از مکاتب دیگر مجزا ساخته اند.
اکثر آثار هر دوره که بدان مکتب وابسته اند، معمولا دارای همان خصوصیات و ویژگی ها هستند. در حقیقت، باید اشاره کرد که بیشتر پایه گذاران نخستین مکاتب از ویژگی های خاص آثار خود آگاه نبوده اند.بعضی از مکتب های هنری جهان معاصر، آگاهانه توسط تعدادی از هنرمندان به وجود آمده و بعد ها بیانیهی ادبی و هنری آن ها تدوین و اعلام شده است.
مکتب و فلسفه
اصولا در پس هر مکتبی یک جهان نگری فلسفی نهفته و یا اینکه از دیدگاه های فلسفی تغذیه شده است. به دیگر سخن، قبلا یک مکتب فلسفی به وجود آمده و سپس در ادبیات نیز تاثیر گذاشته و آثاری با خصوصیات آن مکتب فلسفی در زمینه ی ادبیات نیز به وجود آورده است (مثل تاثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم در ادبیات و یا مکاتب دیگر فلسفی.)
در این سری مقالات، مکاتبی بررسی می شود که ادوار مختلف داستان نویسی و به ویژه رمان را تحت تأثیر خود قرار داده و آثار متمایزی را به وجود آوردهاند که علاقه مندان را به شگفتی وا میدارد.
اگزیستانسیالیسم
فیلسوفان اگزیستانسیالیسم دوشادوش نظریات فلسفی خود، به قوالب ادبی نیز عطف توجه کردند و ادبیاتی را بیان نهادند که میتوان آن را ادبیات متافیزیکی نامید.
یک سوال و یک دنیا جواب
توجه اصلی آنها در این ادبیات در سوأل زیر خلاصه شده بود: معنی و مفهوم یک انسان چیست؟
آنها نمیخواستند از نظرگاه عینی جواب پیش پا افتاده ای به این سوأل بدهند.
آنها اعتقاد داشتند که اگر ذات انسان با آزادی سرشته شده، پس خود اوست که خویش را میسازد و در گزینش آنچه خود اوست، مخیر و آزاد است.
ادبیات اگزیستانسیالیست در پی تصویر انسان در انجام آن گزینش و اختیار است. آزادی، تعهد، بدایمانی و پوچی از جمله مضامینی بود که در این مکتب راه یافت.
داستایفسکی، کافکا و ساتر پیشروانی در اگزیستالیست
در میان پیشروان اگزیستالیست در میانۀ قرن نوزدهم باید از داستایفسکی نام برد. رمانهای او گفتگو و محاوره انسان با خدا را به تصویر میکشد و یادداشتهای زیرزمینی وی هم، نگاهی هرچند گذرا به ورطۀ نابخردی انسانی میاندازد.
از کافکا و رمانهای محاکمه و قلعه او که بگذریم، به سارتر می رسیم که در نمایشنامه مگسهای خویش که بازسازی یک اسطورۀ یونانی است، اعتقاد نامه خود را در باره تعهد انسان از زبان اورستس میگشاید.
طبقهبندی ادبیات پوچی، یک طبقهبندی فراگیر است.
ادبیات پوچی!!
این اصطلاح در نزد سارتر به شکل احساسات لطیفی از وابستگی وجود مجسم میشود که روکوئین در رمان تهوع به گونه عصیان از خود نشان میدهد. در آثار کامو نیز به نوعی دیگر چهره می نماید.
در نمایشنامه کالیگولا، امپراتور قبل از پیروانش، در حقیقت پوچی نفوذ میکند و با قتلهای هوسبازانه از هوسرانی طبیعت تقلید میکند. این مضمون در رمانهای کامو تکرار میشود.
در رمان طاعون، طاعون نمادی از هستی شناسی خباثتی است که محیط بر موقعیت انسانی است. در رمان بیگانه مرسال قهرمان پوچی است و هیچ نوع سنخیتی با تباینی که انسانها را در تبیین احساسات و زندگیشان جدی میسازد، ندارد. کامو در رمان عصیان تنها راه رهایی انسان را در یک عصیان عمومی علیه پوچیگری، در اتحاد و یکپارچگی انسانها میداند.
عشق یا تباهی!!
سیمون دوبوار همیشه با تباهی روابط درون شخصیتی از طریق انواع بد ایمانی درگیر است. رمانهای او از حیث موشکافی جزئیات روانشناختی شخصیتها از اهمیت ویژهای برخوردار است. رمان او برای ماندن میآید، بررسی یک مثلث عشق عجیب و غریب است. پییر و فرانسوا، الگوی عشاق در نیک ایمانی اگزیستانسیالیستی هستند که احترام زیادی برای آزادی متقابل قائلاند. اما زمانی که یک دختر شهرستانی به نام زاویه به جمع آنها میپیوندد و بین آنها حایل میشود، سنگ رقابت بین آنها گشته و کل رابطۀ آنها را آشفته میسازد.
در رمان ماندارنها عشق به صورت رابطهای در می آید که به تناوب، طرفین ماجرا برای تصاحب دیگری خود را موضوع فریفتگی میکند. دوبووار در رمان خون دیگران با آزادی به گونه محدودیت دنیای دیگران یا تعهدی در قبال آن، برخورد میکند.
بلومار یکی از رهبران مقاومت فرانسه مأموریتی به عهده میگیرد که نتیجه آن جراحت مهلک دلبرش هلن است. او از این گناه و از ناهمخوانی ذاتی انتخاب خویش آگاه است، ولی با وجود این، این کار را انجام میدهد.
دیگر پیروان مکتب اگزیستانسیالیستپ
نمایشنامه های گابریل مارسل نیز بعضی از جنبههای اگزیستانسیالیستی را در خود انعکاس داده است. هدف مارسل در نمایشنامه هایش این است که امکان عشق واقعی و ذاتی را بروز دهد و به محض اینکه نمایش ارتباط برقرار کرد و در نهایت به اوج خود رسید، آزادی را تصویر سازد.
میگوئل دواونامونو (Miguel de Unomuno) رماننویس و فیلسوف اسپانیولی را نیز باید در زمرۀ نویسندگان اگزیستانسیالیست طبقه بندی کرد. تأثیرات غیر مستقیم این نهضت (هم به گونه مکتب و هم به صورت حالت) توسعه یافت و آثار ساموئل بکت و اوژن یونسکو و ادبیات پوچی را زیر چتر خود گرفتند.
امیدوارم که از این مطلب راضی بوده باشید و باعث افزایش آگاهی شما نسبت به این مکتب و ویژگی های شده باشد.
پس ما را در ادامه دنبال کنید و نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید.
با الفبایت همراه باشید!!