نقد و بررسیهنری
مروری بر سینمای فرانسه-قسمت دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
در دنبالهی قسمت اول مقاله سینمای فرانسه قصد داریم به سینمای دههی ۲۰ بپردازیم. در ابتدا در مورد مکتب دادائیم کمی صحبت میکنیم.
این مکتب اعتقاداتشان را (شاید طی سختیهای جنگ جهانی اول) به قوانین به طور کلی از دست میدهند! و خالق آثاری میشوند که به طرز بینظیری احمقانه است…از نماد های بارز آن، فواره اثر مارسل دوشان:
فرا رسیدن دوران افول یکی از بهترین سینماهای جهان
سینمای فرانسه قبل از جنگ، تقریباً قدرتمندترین سینمای جهان را داشت و صاحب یک سینمای تجاری بزرگ بود.
اما بعد از جنگ طی اتفاقاتی، سینمای آنها شکست بزرگی خورد و به یک سینمای مثلاً هنری تبدیل شد! که تقریباً تا همین امروز هم ادامه دارد…
در دههی ۲۰ دو دسته کلی جلوه کردند، یکی دسته روشنفکر پسند، عصبانی و اعتراضکنندهی مکتب سورئالیسم بودند، که در ادامهی مکتب امپرسیونیسم، آنها خلق آثار احمقانه را به اوج خود رساندند!
هر چه احمقانهتر، هنریتر!
شعار کلی و اصلی آنها این بود که باید خودآگاه را سرکوب کرد به هر نحوی و بعدازآن ناخودآگاه سرکش میشود و میتوان اثر هنری فوقالعاده خلق کرد! مثل حالتی که انسان در خواب دارد، آنها خوابهای بیخود خود را به تصویر میکشیدند! یا حالتی که انسان در هیپنوتیزم دارد و یا در حالهایی که در اثر مصرف مواد مخدر و یا نوشیدنیهای الکل دارد به آدم دست میدهد… آنها این هنر را هنر ناب میدانستند! که درنهایت وقتی خیلی به ذهن خودشان فشار آوردند، به این نتیجه رسیدند که مستقیم سراغ اساطیر هنر یعنی مجانین بروند و …! آنها طبیعتاً به اطفال هم که خلاقیت بیشتری داشتند روی آوردند.
هر چه سینما را متعفنتر و ناهنجارتر میکردند، درواقع هنریتر بود! مخاطب روشنفکر داشتند و آثارشان بهشدت مشابه آثار دادائیسم بود و …
بدترینهای سینما
اما به بعضی از سوژههایی که آنها در فیلمهایشان نمایش میدادند میپردازیم، بهطورکلی چون شعارشان عبور از خودآگاه و سرکش کردن ناخودآگاه بود، طبیعی است که صحنهها احمقانه ساخته شود، مثلاً نمایش مردی بالباس زن و یا رشد گلهای مورچهها از کف دست یک مرد و یا صحنهای که تا سالها بهعنوان چندشآورترین صحنهی سینما شناخته میشد، صحنه عبور ابر از جلوی ماه که آن را مثلاً با صحنهی از وسط نصف کردن سفیدی چشم یک زن با تیغ، طراز کرده بودند! درواقع آنها نهایت سعیشان را کی مردند که بهزعم خودشان، صحنهی هنری بسازند!
گسترش حماقت
این مسئله در برخی از کشورهای دوردست نیز دیده میشود! کسانی که از سینما فقط جنبهی هنر و ART را میبینند و گویا خودشان را به کوری زدهاند که سینما قدرتمندترین رسانه است و می تواند کارهای بسیار بزرگی مثل نجات یک کشور تقریبا نابودشده مثل آلمان را انجام دهد؛ آنها دوست دارند خودشان را هنرمند جلوه بدهند و سینما را به هر سویی ببرند و هر تصویری را نمایش دهند و شعارشان این باشد که ما واقعیت را نمایش میدهیم! و یا ما هنر را به تصویر کشیدهایم! و با شعارهای احمقانهای هر مطلبی را به تصویر بکشند و هیچگونه احساس مسئولیتی در مورد اینکه سینما یک قدرت استراتژیک است نکنند و فقط سینما را Art بدانند! و نه چیز بیشتری، کوتهفکرانی که وقتی با آنها صحبت کنی، میبینی هیچگونه استدلالی در قبال کارهایی که انجام میدهند ندارند و فقط بر اساس نفس خود پیش میروند؛
گویی مثال بارز وحی شیطانی گفتهشده در قرآن هستند که هر هدفی را دنبال میکنند بهجز منفعت کشور خودشان…
فیلمهای تاریخی
و اما دسته دوم فیلمهایی که جلوه کردند، فیلمهای عظیم تاریخی بود که درواقع متأثر از سینمای باشکوه ایتالیا و آلمان بود و نوعی رئالیزم تاریخی بود، فیلمهایی که جزئیات ماجرا را بهدقت و باحوصلهی زیاد به تصویر میکشند! برای مثال فیلم ناپلئون ساختهی ۱۹۲۷ که حدود ۵ ساعت و نیم است! و زندگی ناپلئون را به نوع خاصی به تصویر کشیده است! به دلیل زمان بلند این فیلمها، حوصلهی کارگردان خیلی بالاست! به حدی که مثلاً صحنهی برفبازی ساده دوران بچگی ناپلئون را حدود ۱۵ دقیقه طول میدهد!
تعزیهی ژاندارک، شاهکاری در زمانه خود
و اما فیلمی که در زمان خودش حقیقتا یک شاهکار بود و همین الآن نیز هم میتوان از آن به عنوان شاهکار یاد نمود، که کمال رئالیزم شاعرانه است، فیلم تعزیهی ژاندارک است. این فیلم از جهات مختلفی یک شاهکار است، اینکه در آن زمان بازیگرها چنین حالاتی را در چهرهی خود به تصویر بگذارند و صحنههایی که الآن در فیلم برای ما طبیعی است را به طرز زیبایی بیافرینند و همچنین دیالوگهای عجیبی که در دل فیلم نهفته بود، واقعا شاهکار بود. شاید خیلی از صحنههای آن فیلم به نظر ما احمقانه بیاید ولی به این فکر کنید که آنها این فیلم را در آن زمان که هیچ کدام از این مسائل به وجود نیامده بود و حتی سینما هنوز صامت بود و زبان باز نکرده بود، ساختند…
فیلم هایی که شاید شبیه آن را در کشورهای دوردست، کم داریم!…
با الفبایت همراه باشید!!