theme wordpress
نقد و بررسی

تغییرات بزرگ دهه ۵۰ آمریکا

قسمت دوم، سینمای دهه 50

                                                      بسم الله الرحمن الرحیم
به بحث داغ دهه ۵۰ آمریکا ادامه می‌دهیم! این دهه از جهات گوناگون شباهت عجیبی به دهه ۲۰ آمریکا دارد، برای مثال در این دهه هم پیشرفت عجیب و سریعی در این کشور به وجود آمد. در این دهه باز هم آمریکا از جنگ جهانی بیرون آمده است و باز هم پیروزترین میدان است با کمترین تلفات! در این دهه ما مانند دهه ۲۰ شاهد باریک شدن مرزهای جنسی و شبیه شدن مرد به زن و زن به مرد هستیم. باز هم موج فلپریسم و فمینیسم و… که جای فکر دارد. بگذریم!

در این دهه بود که همه چیز اصالت لذت پیدا کرد، حتی موسیقی که در آن دهه رایج شد، موسیقی بود که حتی با حضور در کنسرت‌ها متوجه می‌شدی که چیزی جز لذت در کار نیست. حتی موسیقی واقعی هم در کار نیست. فقط و فقط لذت!… و مردم ستایش بی حد و حصری از خوانندگان می‌کردند. در این دوره است که ما شاهد ولادت داف های جیغ کش و گریبان پاره کن در راه ایثار الویس و همکارانش هستیم.همان الویس راننده کامیون، که بعد مدتی مشهورترین خواننده آمریکا در این سبک خاص شده بود!


اما سینمای این دوره هم دقیقا خبر از همان حال و هوای دهه ۵۰ آمریکا می‌دهد. فیلم‌های معروفی مثل Blackboard Jungle و یا I want to live ، دقیقا خبر از هنجارها و تبدیل بچه‌های بد به خوب و خوب به بد می‌دهد! معلم مردی که یک تنه بچه های شر کلاس که تا حد تجاوز به معلم زن خود می‌روند را آدم می کند! هنجار می‌آموزد! معلم قهرمان…یا داستان دختر خوبی که آرام آرام به خلاف کشیده می‌شود و سر از پارتی‌های شبانه و شهادت دروغ و …در میاورد و…، پس باز هم ما شاهد هنجارها و آموزششان هستیم و این دقیقا همان سبک دهه ۵۰ آمریکاست.

دهه ۵۰، آغاز ژانر علمی تخیلی

در مود این دهه باید به شروع تولید فیلم‌های Science fiction هم اشاره کرد که فوق العاده گران قیمت و پرفروش بودند، احتمالاکارگردان هایی مثل اسپیلبرگ و امثالش در این دوره با چیپس و پف فیل در سالن سینما می‌نشستند و از این فیلم ها الهاماتی می‌گرفتند که در دوره کودکی به شکل داستان‌های تخیلی خاص خودشان بوده! و باز هم در این دوره بود که ما پدیده هوش مصنوعی را روی پرده سینما میبینیم، و از آنجایی که این بحث خیلی ارتباطی به موضوع ما ندارد از صحبت درباره آن خودداری می‌کنیم.

آغاز ژانر علمی تخیلی
سانسور بزرگ تاریخ و مکارتیزم

 

سانسور بزرگ تاریخ و مکارتیزم
برای شروع این مبحث و همچنین برای اینکه خلاصه قضیه را منتقل کنیم، سری به کتاب “اربابان سینما” نوشته ی ادوارد اپستین می‌زنیم:
“هالیوود داشت به هدف اصلی تلاش‌های کمیته‌ی فعالیت های ضد آمریکایی خانه نمایندگان برای افشای خراب‌کاری‌های کمونیستی تبدیل می‌شد.در ۱۹۴۷ تعداد زیادی از نویسنده‌ها، بازیگران و کارگردانان را به کمیته احضار کرده‌بودند و از آنها خواسته بودند که نام خرابکارهای صنعت فیلم را بگویند. بسیاری از آنهایی را که زیر بار همکاری نرفتند به اهانت به کنگره متهم کردند و ده نفر از آن ها، معروف به ده هالیوودی، مجبور شدند بین زندان و فرار از کشور یکی را انتخاب کنند.

بسیاری از نویسنده‌های برجسته‌ی گرفتار در این مخمصه برای اینکه احضار نشوند به خارج از کشور رفته بودند. استودیوها به جای مخالفت با تفتیش عقاید کنگره، اعلام کرده بودند هر کس را که به حق قانونی خود برای اجتناب از اعتراف علیه خود استناد کند یا از همکاری در نام بردن [از خراب کار ها] سر باز بزند، اخراج می‌کنند و در فهرست سیاه قرار می‌دهند.”

همچنین او اضافه کرد:

“انجمن صنفی بازیگران سینما ، به رهبری رونالد ریگان (رئیس جمهور آمریکا) هم به نوبه خود از استودیوها پشتیبانی می‌کرد که ماموران سابق اف بی آی را استخدام کرده بودند تا در تصفیه کردن کارکنانی که گذشته سیاسی مشکوکی داشتتد به آنها کمک کنند. با وجود لبخندها و شوخی‌های مراسم اهدای جوایز، مساله ی ناخوشایند آن چه که وفاداری تلقی می‌شد، بافت اجتماعی جامعه فیلم را به گسستگی تهدید می‌کرد.”

همانطور که متوجه شدید، مکارت یک دوره ی تاریک را برای هالیوودی ها به وجود آورد و در مورد کارهایی که او انجام داد مطالب زیادی برای گفتن وجود دارد و فیلم هایی هم ساخته شده است، فیلم هایی مثل Edwood ساخته ۱۹۹۴، فیلم The front سال ۱۹۷۶ و فیلم معروف Majestic ساخته ۲۰۰۱ با بازی بازیگر معروف “جیم کری” در مورد فضای هالیوود در دهه ۵۰ است.

اتفاقات پیش آمده در دهه 50 آمریکاتاثیر تلویزیون بر سینما

 همانطور که می‌دانید با آمدن تلویزیون به خانه‌ها و گسترش پیدا کردنشان، سینما در خطری بزرگ قرار گرفت. در کتاب اربابان سینما در این مورد می‌خوانیم:

استودیوهای هالیوودی تلاش کرده بودند با اجازه ندادن به شبکه‌ها برای پخش فیلم‌های بایگانی استودیوها یا استفاده از امکاناتشان برای تولید برنامه‌ها، جلوی این رسانه نوپا را بگیرند، اگر نگوییم که سر به نیستش کنند. با این حال، پخش کنندگان تلویزیونی جایگزین‌هایی پیدا می‌کردند: مسابقه‌های زنده ورزشی، اخبار، مسابقه‌های تلویزیونی و فیلم‌های مستقل. و با این که در سال ۱۹۴۷ فقط یک میلیون دستگاه تلویزیون در خانه‌های آمریکایی‌ها بود، تلویزیون سازان انتظار داشتند که این رقم تا ۱۹۴۹ چهار برابر شود. اگر این پیش بینی‌ها درست از کار در می‌آمدند، دیر یا زود، بخش بزرگی از ۹۰ میلیون نفری که برای فیلم دیدن در سینماها پول می‌دادند تماشای رایگان تلویزیون را انتخاب می‌کردند. از آنجاییکه استودیو‌ها برای درآمدهایشان تقریبا به طور کامل به این تماشاگران وابسته بودند، هر کاهش چشم گیری در تعدادشان یک مصیبت اقتصادی می‌شد.

این اتفاق‌ها هر قدر هم که برای استودیوداران نگران کننده به نظر می‌رسید، آن شب (بیستمین سال برگزاری مراسم اهدای جوایز اسکار) دست کم یک نفر در میان حاضران بود که ارزیابی خوش بینانه تری از آینده داشت و آن شخص کسی نبود جز والت دیزنی!

با الفبایت همراه باشید…

برچسب ها
نمایش بیشتر

امین مواساتی

دانشجوی حوزه ی هنری انقلاب اسلامی دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف مهارت در مدل سازی سه بعدی و کاراکتر سازی سه بعدی و دوبعدی،انیمیشن سازی سه بعدی و دو بعدی،طراحی دو بعدی،موشن گرافیک،ساخت جلوه های ویژه به صورت حرفه ای،تدوین حرفه ای،مدل سازی ساختمان و ... علاقمند به کارهای هنری،مطالعات تاریخی،سیاسی و مذهبی،فلسفه و منطق،مستند سازی و... عَبدٌ مِن عِبادِالله...!

نوشته های مشابه

‫۲ نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن